سرویس بینالملل فردا؛ مهدی خلسه:
ادامه تناقضات در اظهارات دونالد ترامپ و سایر مسئولین آمریکایی، درباره مسائل سیاست خارجی و موضوعات بینالمللی، باعث ایجاد اختلاف نظر در بین صاحبنظران و رسانههای مختلف جهان شده است. آیا نظرات و تصمیمگیریهای ترامپ، یکسره در راستای سیاستهای پشت پرده مسئولین امنیتی آمریکا تبیین میشود؟ یا مواضع او سراپا در تناقض یا حتی مخالفت با سیاستهای نهادهای امنیتی آمریکایی است؟
دو روز قبل بود که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، در جلسهای با حضور فرماندهان نظامی این کشور، دستور گسترش و افزایش سلاحهای هستهای روسیه را صادر کرد. پوتین در این جلسه، خواستار توسعه موشکهای هستهای روسیه، با قابلیت غلبه بر سامانههای دفاع ضدموشکی شد.
ساعاتی بعد از انتشار این خبر، دونالد ترامپ، در صفحه توئیتر خود نوشت که آمریکا تا زمانی که جهان درباره مسائل هستهای سر عقل بیاید، باید قدرت هستهای خود را همچنان تقویت کند.
این اظهار نظر ترامپ که مشخصاً در واکنش به اظهارت پوتین ابراز شده بود، موجب بروز نظرات گوناگون و بعضاً متناقض، درباره آینده روابط ایالات متحده آمریکا و روسیه و به خصوص ایجاد یک مناقشه، رقابت و یا حتی جنگ هستهای جدید در رسانههای جهان شد.
ترامپ و نزدیکان او از زمان مبارزات انتخاباتی، همواره از سوی دموکراتها به دوستی و همراهی با روسها متهم بودهاند. اتهامی که هرگز از سوی ترامپ، رد یا تکذیب نشد. اتهام نزدیکی ترامپ به پوتین، البته به مذاق برخی از جمهوریخواهان آمریکایی، که همچنان روسیه را رقیب آمریکا و پوتین را آتش زیر خاکستری که برهم زننده هژمونی آمریکا در خاورمیانه و اروپا (به خصوص اروپای شرقی) میدانند، خوش نیامده است. اخبار رابطه نزدیک برخی از اعضای کمپین انتخاباتی ترامپ به مقامات روسیه، دستور اوباما به پنتاگون برای بررسی ابعاد حمله سایبری هکرهای روس، که منجر به تغییر نتیجه انتخابات به نفع ترامپ شد و همچنین انتخاب رکس تیلرسون به عنوان وزیر امور خارجه دولت پرزیدنت ترامپ، همه و همه به ابعاد احتمالی این فرضیه دامن زده است که شاید دونالد ترامپ، نظر و مسیر دیگری را برای تعامل و نه تخاصمِ دیپلماتیک با روسیه در نظر دارد.
از این رو تحلیل اهداف و پیامد واکنش هستهای ترامپ به اظهار نظر پوتین، به موضوع پیچیدهای تبدیل شده است. قطعاً عامل اصلی پیچیده بودن این موضوع، شخص ترامپ و همراهان او هستند که حتی خودشان هم نمیدانند که با انبوه ادعاها و وعدههایی که صرفاً جنبه تبلیغاتی قبل از برگزاری انتخابات داشتهاند، و واقعیتهای سیاسی و خردهفرمایشات همان نهادهای امنیتی که شاید ترامپ، برای پیروزی در انتخابات مدیون آنها باشد و اکنون درباره مسائل گوناگون نظری غیر از نظر ترامپ دارند، چه باید بکنند.
با انتشار این پیام از سوی ترامپ، از سویی میتوان از تغییر موضع ترامپ و درک واقعیتِ پدیده از بین رفتن و تهدید قدرت نظامی سیاسی آمریکا، در خاورمیانه و اروپا، سخن راند. موضوعی که بیش از پیش، بر اختلافات کاخ سفید و کاخ کرملین دامن خواهد زد.
بیشک قدرت استیلایی آمریکا، پس از بحرانهای سوریه و عراق در منطقه کاهش یافته است. امری که نقش روسیه در آن به خاطر حمایت از بشار اسد و جنگ واضح با تروریستهایی که در سوریه حضور دارند، انکار ناپذیر است. بحران اوکراین و کوتاه نیامدن روسیه از موضع خود در قبال آن، پس از تصرف بر منطقه کریمه، با وجود حجم بالای تحریمهای اتحادیه اروپا علیه روسها و از طرفی افزایش چشمگیر قدرت اقتصادی چین و برقراری روابط با ثبات اقتصادی بین چین و روسیه، واقعیتهایی هستند که به نظر برخی از صاحبنظران اجازه هرگونه رفتار احساسی را به ترامپ، درباره روسیه و شخص ولادیمیر پوتین نخواهد داد.
طبق این تحلیل پیام توئیتری ترامپ، درباره افزایش قدرت هستهای آمریکا، زنگ شروع ادامه مناقشات سیاسی و نظامی آمریکا و روسیه، این بار به رهبری دونالد ترامپ خواهد بود. البته شاید در واکنش به همین دسته از اظهارنظرها بود که جیسون میلر، سخنگوی دونالد ترامپ، در توضیح پیام توئیتری وی تصریح کرد که منظور ترامپ، هنگام صحبت از افزایش قدرت هستهای آمریکا، حفظ توازن نظامهای منع گسترش سلاح هستهای و برای مقابله آمریکا با خطرات گروههای تروریستی بوده است.
از طرفی هم گویی شیطنتهای انتخاباتی و نظرات عجیب و غریب ترامپ، برای طراحان نهادهای امنیتی آمریکا، به طرحهایی نو تبدیل شده است که شاید مرور زمان، واقعیت این تغییر غیر قابل باور در سیاستهای آمریکا در قبال روسیه و حتی سایر رقبای بینالمللی آمریکا را به مرور زمان برای افکار عمومی جهان قابل باور خواهند کرد. تغییر رویکردی که نه بهخاطر تغییر در ذات خصمانه ابر قدرت جهان و نهادهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی آمریکا روی داده است، بلکه تغییری است که نتیجه پذیرش شکست در اغلب فراروایتهایی است که نظریه پردازان آمریکایی بعد از جنگ جهانی دوم، برای دنیای آمریکایی خود ساخته بودند.
از این رو شاید واکنش ترامپ به سخنان پوتین، نه حرکتی از قبل طراحی شده، بلکه نشانهای است از شروع تلاشی مجدد برای ترامپ و آمریکای تضعیف شدهای باشد که این بار میخواهد برای قدرتمند شدن، رو به رقابت با پوتین و روسیه بیاورد. رقابتی مبتنی بر تهدید هستهای و تعاملات دیپلماتیک، که جنگ نظامی بین آن دو صرفاً منحصر در سرزمین مخروبهای مثل سوریه خواهد بود.
شاهد مثال این سخن هم توصیههای برخی از مسئولین نهادهای امنیتی آمریکا به ترامپ بود که در مصاحبهها و یادداشتهای گوناگون، از وی خواسته بودند که شروع مذاکرات مستقیم با پوتین را به بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات در فرانسه و آلمان موکول کند. انتخاباتهایی که شاید، منجر به رای آوردن احزاب و سیاستمدارانی باشد (نظیر مارین لوپن رهبر حزب جبهه ملی در فرانسه) که در برخی از موضوعات با ترامپ همسو هستند. برخی تحلیلگران معتقدند که یقیناً سخنان فعلی ترامپ با حرف و عملی که از او چند ماه بعد در کاخ سفید میبینیم، تفاوت خواهد داشت. وضعیت کنونی آمریکای ترامپ و روسیه بیشتر شبیه بازی تخته است. بازیکنان لاف میزنند ولی حرکت بعدی آنها بسته به شانس آنهاست که «تاس» آن رامشخص میکند.
دیدگاه تان را بنویسید