ترامپ و همکاران ایرانستیزش چه در سر دارند؟
ترامپ که وعده از بین بردن داعش را در مبارزات انتخاباتی سر داده بود، با چالشی اساسی مواجه گردیده است.
از تناقضات ترامپ در اظهارنظرهایش که بگذریم نظیر اینکه یک بار ایران را شبکه جهانی تروریستی میخواند و در جایی دیگر از لزوم تلاش برای ادغام ایران در ساختار جدید امنیتی خاورمیانه سخن میگوید، تصویب ادامه اجرای قانون داماتو، در مجلس سنای آمریکا، که منجر به محرومیت داد و ستد دولت آمریکا، با شرکتهایی که در ایران بیش از 40 میلیون دلار در سال سرمایهگذاری میکنند، خواهد شد، این موضوع به روشنی مشخص شد که برجام برای دولت بعدی آمریکا، یعنی دولت دونالد ترامپ، هرگز قراداد الزام آوری نیست.
ترامپ همواره در سخنرانیهای تبلیغاتی خود قبل از برگزاری انتخابات و همچنین بعد از انتخابات سال 2016، مانند بسیاری از جمهوریخواهان، توافق هستهای با ایران را یک توافق بد، نامگذاری کرده بود. پیش بینی نقض برجام، کار سختی نبود. قابل پیش بینی بود که دولت جمهوریخواه آمریکا، تمایلی به اجرای برجام یا کنار گذاشتن سیاستهایی که در زمان بوش، ایران را به عنوان محور شرارت در منطقه خاورمیانه معرفی میکرد، ندارد. در هفته گذشته اخبار سیاسی آمریکا حکایت از فشار سناتورهای آمریکایی برای ترغیب ترامپ در کنار گذاشتن برجام و افزایش تحریمها علیه دولت ایران داشت. اضافه بر این افرادی که وی هماکنون به عنوان اعضای دولت خود معرفی کرده است، یا در رسانهها نام آنان به عنوان گزینههای اصلی تصدی مسئولیتهایی که صندلی آنها خالی مانده است، معرفی میشود، نشان از آن دارد که برجام هرگز نتوانست، امواج متلاطم روابط دیپلماتیک ایران و آمریکا را به ساحل آرامش سیاسی برساند. خوشحالی زاید الوصف باب کوکر، رئیس فعلی کمیته سیاست خارجی سنا، از تمدید تحریمهای 10 ساله ایران در مجلس سنا، به عنوان کسی که از اصلیترین گزینههای تصدی وزارت امور خارجه در دولت ترامپ است، یکی از نشانههای استیصال ترامپ در تعیین مسیر سیاست خارجی است. انتخاب بین میت رامنی و باب کورکر (یا رودی جولیانی، شهردار سابق نیویورک) به این معناست که برجام، برای دولت دونالد ترامپ، هیچ راهنمایی و محدودیتی در تعیین خط اصلی دیپلماسی پسا اوباما به وجود نیاورده است. علاوه بر وزارت خارجه، گزینه احتمالی برای وزارت دفاع هم از پیگیرترین مخالفان برجام بوده است. جیمز ماتیس، ژنرال آمریکایی، که چندی پیش ادعای مضحک همکاری ایران و داعش را در رسانههای آمریکایی مطرح کرده بود، از برجام به عنوان قراردادی نام میبرد که صرفاً موجب تاخیر در اجرای برنامه هستهای دولت ایران (به ادعای دولت آمریکا) خواهد بود و مانع قطعی در ادامه پیگیری ایرانیها برای ساخت سلاح اتمی نخواهد شد.
انتصابات هفته گذشته ترامپ هم یکسره در تناقض با روح برجام بود. دو انتصاب ضد ایرانی، یکی به عنوان رئیس آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سازمان سیا) و دیگری در جایگاه مشاور امنیت ملی کاخ سفید، افکار جهانی را به سمت ادامه چالش روابط دیپلماتیک دولت آمریکا و ایران برده است. مایک پمپئو، که قرار است رئیس سازمان سیا باشد، نماینده ایالت کانزاس در مجلس نمایندگان آمریکا و از دشمنان سرسخت برجام است. وی از اعضای جنبش تندروی تی پارتی و نیز از اعضای سازمان NRA، بزرگترین لابی سلاح گرم در آمریکا، از مهمترین سازمانهای حامی ترامپ ( + ) در انتخابات 2016 آمریکا است. پمپئو بارها برای تحریم تسلیحاتی ایران و همچنین ممنوعیت خرید اورانیوم از دولت ایران، در کنگره آمریکا تلاش کرده است. وی چندی قبل برای بازدید از ایران درخواست ارسال روادید کرده بود که با مخالفت دولت جمهوری اسلامی ایران واقع شد. اما مایکل فلین، ژنرال بازنشسته آمریکایی و مشاور فعلی امنیت ملی کاخ سفید، علاوه بر ایرانستیزی، یکی از مشهور ترین اسلامهراسان جامعه سیاسی آمریکاست. فلین، بارها اسلام را به سرطان تشبیه کرده است و معتقد است که اسلام مردم دنیا را به بردگی و نابودی خواهد کشاند! فلین در یک پیام توئیتری اسلامهراسی را موضوعی «منطقی» دانست! فلین درباره ایران هم کم نگذاشته است. وی دولت ایران را عامل بیثباتی در خاورمیانه میداند و صراحتاً از گزینه نظامی در برابر ایران دفاع کرده است. به حجم گسترده وزرا، همکاران و مشاوران انتصابی ترامپ، که نه اعتقادی به متن برجام دارند و نه روح آن، باید فشارهای سیاسی تحمیلی از دولت رژیم صهیونیستی و شخص بنیامین نتانیاهو را هم اضافه کرد.
ترامپ که وعده از بین بردن داعش را در مبارزات انتخاباتی سر داده بود، با چالشی اساسی مواجه گردیده است. وعده از بین بردن داعش و طمع برقراری روابط دوستانه با روسیه، همزمان با اصرار نتانیاهو مبنی بر فشار اقتصادی و نظامی به ایران، به تضادی برای مسیر تصمیمگیری ترامپ بدل شده است. نتانیاهو به خوبی میداند که از بین رفتن یا حتی کمرنگ شدن نقش داعش در بحران منطقه خاورمیانه، به معنای قدرت گرفتن دشمنان اصلی اسرائیل، یعنی ایران و شریک منطقهای آن یعنی حزبالله لبنان خواهد بود و این دلیل تمایل زیاد نتانیاهو به فشار بر دولت آمریکا برای لغو برجام و افزایش تحریمها علیه ایران است.
البته بیشک هم ترامپ و هم نتانیاهو از لغو کامل برجام و از سرگیری فعالیت هستهای ایران (به زعم خودشان) و شروع جنگ احتمالی جدید در منطقه هراس دارند. پس باید راه چاره دیگری را در نظر بگیرند. راهی که روح سرگردان برجام و نارسایی در الزام آور بودن این توافق ناپایدار، پیش روی ترامپ قرار داده است. اریک شولتز، سخنگوی کاخ سفید، زمانی که در برابر خبرنگاران به دنبال توجیهی برای نقض برجام، در جریان مصوبه اخیر مجلس سنا بود، تصریح کرد که بهانه تحریم اخیر، حمایت ایران از تروریسم و استفاده از موشکهای بالستیک بوده است. این دقیقاً به معنای باز کردن راه جدیدی بود که قرار است دونالد ترامپ و دولت او درباره حل چالش ایران طی کنند. ترامپ و مشاوران او دقیقا با همین استدلال نه به دنبال لغو کامل برجام، بلکه دور زدن آن افتادهاند.
استدلال جدید برای تحریمهای جدید از شکافهای موجود در برجام حاصل خواهد شد. برجام یک توافق هستهای خوانده شده بود و تحریمهای جدید با موضوعات حمایت از تروریسم و استفاده از موشکهای بالستیک اِعمال خواهند شد. مسالهای که ظاهرا کابینه ترامپ با این حجم از روحیات ضد ایرانی توانایی پیگیری آن را دارد. البته سیاست ضد ایرانی در کابینه ترامپ تناقضات زیادی را در ذهنها میپروراند. آیا به راستی ترامپ همچنان و با توجه به انتصابات فعلیاش، به دنبال نابودی داعش یا برقراری روابط مسالمتآمیز با روسیه خواهد بود؟ اکنون ایران و اسلام دشمنان جدید ترامپ و چین رقیب اقتصادیاش شدهاند و باید در این کارزار دیپلماتیک به دنبال بازتعریف جایگاه روسیه و داعش باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید