دیپلماسی ایرانی: یک مقام سابق دولت ریگان، قبل آغاز اولین مناظره بین هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ، توصیه جالبی به من کرد: «با صدای خاموش نگاهش کن.» او این پیشنهاد را داد، نه به خاطر این که مخالف تمام چیزهایی است که دو کاندیدا می گویند، بلکه به این خاطر که بیشتر بینندگان آن چه از مناظره به دست می آورند نه استدلال ها و بحث های سیاسی بلکه صرفا یک تصور بصری است.
به توصیه این دوست توجه نکردم، صدا کامل باز بود. اما تضاد بصری بین کلینتون و ترامپ برایم قابل توجه بود. کلینتون در کت وشلواری قرمز ظاهر شد. ترامپ کت وشلواری تیره و کراواتی آبی پوشیده بود و پرچم کوچکی از آمریکا در گوشه کتش خودنمایی می کرد. انتخابی بی خطر برای ترامپ: پین های پرچم آمریکا از زمان حادثه 11 سپتامبر به انتخابی عمومی برای سیاستمداران حرفه ای تبدیل شده است. او کراواتی قرمز رنگ و قاطع را در تمام طول مبارزات درون حزبی انتخاباتی پوشیده بود، اما شب گذشته با یک رنگ آبی نرم ظاهر شد تا تصویر ملتهبش را آرام تر نشان دهد. کلینتون از سوی دیگر، کاملا قرمز بود. به نظر نامزد دموکرات ها تصمیم داشت تا کلیشه های به وجود آمده را بشکند، کلیشه هایی که می گویند: ترامپ یک مرد وحشی است و کلینتون رهبری ناپایدار. کلینتون با انتخاب هایش قصد داشت تعریف جدیدی ارائه دهد.
تنها با شروع بحث، کاملا مشخص شد که کلمات و شیوه های کاندیداها کوچکترین تغییری نکرده است. ترامپ این باور درست را که باید در یک انتخابات عمومی، متین تر رفتار کند قبول نکرده بود. او دوباره و دوباره، به تم اصلی خود، که صحبت در مورد جرم و جنایت و مهاجرت است بازگشت و باز اصرار داشت که معاملات بد رهبران آمریکا با رقبای تجاری و ایران باید قطع شوند. ترامپ آزادانه حرف های کلینتون را قطع می کرد، او در طول بخش ابتدایی شتاب و قدرت زیادی داشت و با شدتی بیشتر خود را تعریف و کلینتون را خلع سلاح می کرد. اما در طول بخش دوم بحث، اعتماد به نفس و عملکرد کلینتون به شکل فزاینده ای رشد کرد. کلینتون در ابتدا در پیدا کردن بیان قانع کننده ای از خود مشکل داشت اما وقتی که جنگ بر سر مسائل خاص و جزئیات پیش آمد ـ از جمله بحث ناتو و مالیات ـ او با اعتماد به نفس ترامپ را به زانو درآورد. ترامپ بحث مالیاتی اش را مدام به حاشیه می راند و در نهایت قول داد که مالیاتش را شفاف کند وقتی که کلینتون بحث ایمیل هایش در زمان تصدی وزارت امور خارجه را مشخص کند. این به نظر جمله کلیدی ترامپ برای بازگشت به رینگ مسابقه می آمد اما کلینتون توانست با عذرخواهی،
برنده همدردی مخاطبان شود.
هواداران کلینتون در رسانه ها بلافاصله پس از پایان مناظره خود را برنده اعلام کردند، حتی کارشناسانی که هوای ترامپ را دارند، هرچند تعدادی اندک، به نوعی لفظ برنده شب اول را روی کلینتون گذاشتند. اما با وجود پیش بینی های کارشناسان، درست به مانند مباحثه های درونی حزب جمهوری خواه، بین دیده های بینندگان و جلب نظر رای دهندگان مقدماتی، تقاوت نتیجه وجود دارد. در طول مراحل مقدماتی نیز، اغلب تفاوتی بین عملکرد ترامپ در شروع مناظره و آن چه در ادامه درباره بحث های استاندارد سیاسی اتفاق می افتاد، وجود داشت. وقتی که زمان نشان دادن خود تمام می شود و بحث های فرسایشی بر سر موضوعات اخبار و مشکلات روز آغاز می شوند، رقیبان ترامپ همه چیز را بهتر می دانند و از او پیشی می گیرند. اما آیا بینندگان مناظره به اندازه ای که به بخش اول توجه کردند به بخش دوم نیز نظر داشتند؟ یا این که عملکرد ترامپ در کنترل اوضاع در شروع بحث او را در چشم بینندگان به عنوان نامزد واجد صلاحیت برای رسیدن به دفتر ریاست جمهوری تعریف کرد؟ آیا تنها نمایش مهم است یا آن چه در مجموع بحث ها می گذرد؟ آیا صداهای تلویزیون میلیون ها بیننده بسته است و نمایش صرفا بصری است؟
نظر کارشناسان با کلینتون بود اما ممکن است نظر مردم این طور نباشد و چند روز بعد نتیجه کاملا متفاوت باشد: ترامپ سورپرایزهای نارحت کننده بیشتری در چنته دارد؟
صندوق های رای تا هفته های آینده منتظر رای دهندگان هستند اما نکته این جاست که ترامپ مناظره و گفت وگوهای ملی را به شکل شگفت آوری تغییر داده است. شب گذشته نامزد جمهوری خواهان خواستار مشارکت بیشتر متحدان آمریکا در به دوش کشیدن مشکلات شد و ناتو را یک ربع قرن بعد از سقوط اتحاد جماهیر شوری مورد سوال قرار داد. با این که ترامپ سوالات و بحث هایی را مطرح می کند که سال ها پیش باید درباره آنها حرف می شد اما خود او پاسخی غیرواقعی را عنوان می کند: «من فکر می کنم که باید ناتو را مجبور کنیم با ما به خاورمیانه بیاید و در کشورهای اطراف برای انداختن داعش به جهنم کمک کند.» او اصرار دارد که هرگز از جنگ عراق حمایت نکرد، ادعا می کند که «شان هانیتی» می تواند گفته اش را تایید کند، چرا که در مکالمات خصوصی در روزهای آغاز درگیری، به او این را گفته است. اما ترامپ، کلینتون و دولت اوباما را برای خروج نیروهای ایالات متحده از عراق به باد انتقاد گرفته بود.
کلینتون در نوبت خود، از معامله با ایران دفاع کرد و به متحدان آمریکا اطمینان داد. او گفت: «من می خواهم به متحدانمان در ژاپن و کره جنوبی و جاهای دیگر اطمینان دهم که ما به معاهدات دفاعی متقابل خود پایبند هستیم و به آن افتخار می کنیم. می دانم که این کمپین های انتخاباتی نگرانی ها و سوالاتی را برای رهبران در سراسر جهان ایجاد کرده است. من با تعدادی از آنها صحبت کرده ام. از جانب خودم می گویم و فکر می کنم به نمایندگی از طرف اکثریت مردم آمریکا این را می گویم، شما می دانید، حرف ما درست است و پای آن هستیم.»
کلینتون از سوابق خود در دوران وزارت امور خارجه دفاع و اشاره کرد که از استراتژی های واشنگتن در صورت رسیدن به نقش رئیس جمهور دفاع می کند و آنها را ادامه خواهد داد. ترامپ از سوی دیگر، به حق تجدید نظر در هر ماموریت آمریکا به عنوان پلیس جهان و حتی حق جنگ طلبی اصرار دارد. او اعتقاد دارد آمریکا می تواند به طور موثر هر گونه خطری را با نیروی نظامی خود سرکوب و رد کند. این انتخابات تبدیل به یک آزمون جلب حمایت عمومی برای اجماع در واشنگتن شده است. این واقعیت که ترامپ این راه طولانی را تا این جای انتخابات طی کرده، نشان می دهد که حمایت عمومی، روی اتفاق نظر بر سر سیاست های خشن مدل ترامپ ـ چه درباره جنگ و چه درباره مهاجرت ـ در حال حاضر آن قدر قوی هست که هیچ کس در واشنگتن جرات به اعتراف آن ندارد. کلینتون ممکن است رای دهندگان را متقاعد کند که انتخاب بهتری نسبت به ترامپ است، اما متقاعد کردن مردم به ادامه حمایت از نظم اقتصادی و استراتژیک جهان (که شوهر او ابزاری در ساختن آن پس از جنگ سرد بود) چالشی بسیار سخت تر است. ترامپ در ماه نوامبر چه برنده باشد چه بازنده، واشنگتن را مجبور کرده که با شکست هایش مواجه شود. خاورمیانه تنها
جایی نیست که واشنگتن در بردن قلب ها و ذهن ها در آن شکست خورده است.
دیدگاه تان را بنویسید