انتخابات آمریکا و بازگشت به قرن بیستم
هر دو کاندیدا به دنبال ساخت پلی به گذشته هستند و آمریکایی ها باید تصمیم بگیرند که به کدام بخش از قرن بیستم بازگردند؛ 1980 یا 1990
دیپلماسی ایرانی: انتخابات ریاست جمهوری 2016 ایالات متحده دقیقا حول چه محور می چرخد؟ خودی ها در برابر غیرخودی ها، فمنیسم در برابر مردسالاری، یا شعار "ما با یکدیگر قدرتمند هستیم" در برابر شعار "تنها من می توانم همه چیز را درست کنم". شاید همگی این ها درست باشد اما یک چیز که قطعا هیچ نسبتی با انتخابات 2016 ندارد "تازگی" است. هیچ یک از کاندیداها ایده جدیدی ندارند. هیلاری کلینتون در روز تحلیف 69 ساله خواهد بود و دونالد ترامپ هم 70 ساله. اما انتخابات 2016 واقعا درباره چیست؟ پاسخ این است: دهه هشتاد در برابر دهه نود. دهه 1980 و 1990 یادآور افرادی چون دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون هستند. دهه 1980 زمانی بود که دونالد ترامپ به عنوان نماد داخلی نوکیسگان نیویورک ظهور کرد و از ثروت خود برای کسب شهرت ملی استفاده کرد. سلیقه او برای استفاده از سنگ های مرمر ایتالیایی و لوازمی با روکش طلا کاملا با دوره ای که نمایش آشکار ثروت شخصی باعث کسب احترام افراد می شد همخوانی داشت. دهه 1990 هیلاری کلینتون که رفاه تکنولوژی محور بر آن حاکم بود این اعتقاد او را تایید کرد که قدرت ذهن و ایده الیسم می تواند بر اختلافات تلخ سیاسی غلبه کند. او با همین روش و غلبه بر اختلافات سیاسی به عنوان یک شریک سیاسی وارد کاخ سفید شود. کلینتون و ترامپ در کمپین های جنجالی خود هم به سرعت به همان الگوی دهه های شکل گیری خود بازگشته اند. کلینتون همواره با سیاست راه سوم دهه 1990 همسر خود شناسایی می شود، حتی زمانی که در برخی موارد مانند تجارت و حداقل دستمزد تاحدی به سیاست های چپ متمایل شد. (سیاست راه سوم موضعی شبیه به میانه گرایی است که با دفاع از ترکیب متغیری از خط مشی های سیاسی دست راستی و اجتماعی دست چپی برای آشتی دادن سیاست های راست و چپ تلاش می کند.) این دقیقا همان کاری بود که برای شکست برنی سندرز، رقیب سوسیال دموکراتیک، خود در پیش گرفت و تمرکز حزب خود را برای نابرابری درآمدی نگه داشت. صادقانه باید گفت دو کاندیدا تلاش زیادی نداشتند تا تصویر خود را در اذهان عمومی به روز کنند. زیرا دهه هایی که ترامپ و کلینتون برآمده از آنها هستند به عنوان عصر طلایی معرفی می شود که بنا بر وعده هر دو کاندیدا آمریکا قرار است به آنها بازگردد. شعار مشخص ترامپ با این عنوان که "ما آمریکا را دوباره عالی خواهیم کرد" از کمپین انتخاباتی رونالد ریگان در سال 1980 وام گرفته شده است. ترامپ در پاسخ به پرسشی که معنی این شعار چیست، گفته است: «فکر می کنم در سال های دونالد ریگان ما خیلی خوب بودیم ... ما درباره کشورمان احساس خوبی داشتیم.» در مقابل شعارهای انتخاباتی هیلاری کلینتون نیز بسیار مشابه شعار دموکرات ها در دهه 1990 است. شعار جدید کلینتون با عنوان "تغییر ساز" در واقع به نوعی تکرار شعار انتخاباتی بیل کلینتون در مجمع عمومی حزب دموکرات در سال 1992 است: "اکنون زمان تغییر آمریکاست." هیلاری کلینتون در ماه می گفته است که در صورت پیروزی در انتخابات شاید بیل کلینتون را مسئول احیای اقتصاد ایالات متحده کند. نقشی که می تواند او را به قدرتمندترین فرد نزدیک به رییس جمهوری از زمان فرانک اف کندی تبدیل کند. البته دنیای سیاست دنیای حیله و تزویر است. هیلاری کلینتون می داند که دموکرات ها احساسات متضادی نسبت به بیل کلینتون دارند. با این حال او به خوبی می داند که هیچ یک از دموکرات ها حتی مخالفان سرسخت بیل کلینتون هم درباره توسعه اقتصادی که رییس جمهوری اسبق ایالات متحده در دوره زمامداری خود ایجاد کرد، تردید ندارند. هیلاری کلینتون در ماه مارس گفته است: «می دانید در پایان دهه 90 ما 23 میلیون شغل جدید داشتیم و درآمد همه افزایش پیدا کرده بود. پس به من رای دهید و مطمئن باشید که همه این ها دوباره تکرار خواهد شد.» در تئوری همواره یک حزب (بخوانید خودی ها) به دنبال تداوم وضعیت موجود هستند و حزب دیگر (بخوانید غیرخودی ها) به دنبال تغییر. ترامپ به عنوان یک جمهوری خواه موظف است که باراک اوباما، رییس جمهوری فعلی دموکرات، را بی اعتبار کند. از نظر ترامپ، ریاست جمهوری اوباما به ویژه در زمینه سیاست خارجی و مسائلی چون بیمه خدمات درمانی یک فاجعه تمام عیار است. اما ترامپ در همین جا متوقف نمی شود. او از همین عبارت "فاجعه" برای توصیف رفتارها و سیاست های جورج دبیلو بوش، همکاری جمهوری خواه خود، در جنگ عراق و امضای توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا) توسط بیل کلینتون دموکرات هم استفاده می کند. ترامپ با این کار خود قرن 21 و دهه پایانی قرن 20 را یک فاجعه تمام عیار به تصویر می کشد و طرفداران خود را به سال های عقب تری می کشاند. می توانید حدس بزنید چه دوره ای... دهه 1980. هیلاری کلینتون در مقابل از ریاست جمهوری باراک اوباما به نیکی یاد می کند. کاری که بنا بر منافع حزبی باید انجام دهد؛ به ویژه این که خود چهار سال به عنوان وزیر امور خارجه در دولت او حضور داشته است. با این حال هیلاری کلنتون تمایل دارد که دولت اوباما را به عنوان عصری در ادامه دولت بیل کلینتون، همسر خود، توصیف کند؛ دوره ای که با ریاست جمهوری جورج بوش که اقتصاد امریکا را غرق کرد، برای مدتی قطع شد. کلینتون بارها با ستایش دستاوردهای دولت اوباما تاکید می کند که ریشه این دستاوردها در عصر طلایی 1990 است. حال این پرسش مطرح می شود که شهروندان ایالات متحده باید به دهه 1980 رای دهند یا 1990؟ هر دو کاندیدا به دنبال ساخت پلی به قرن بیستم هستند و به نظر می رسد چیزی که رای دهندگان آمریکایی باید درباره آن تصمیم بگیرند این است که به کدام بخش از قرن بیستم بازگردند.
دیدگاه تان را بنویسید