نتایج جستجو :
-
اعترافات تکاندهنده یک رزمنده
گفت: «یه چیزی بگم از تخریب بیرونم نمیکنی؟» مغزم گُر گرفت. گفتم این دفعه دیگر چه اعتراف تکاندهندهای دارد؟! خودم را…
گفت: «یه چیزی بگم از تخریب بیرونم نمیکنی؟» مغزم گُر گرفت. گفتم این دفعه دیگر چه اعتراف تکاندهندهای دارد؟! خودم را…