اخبار حوادث|قتل
عکس و جزئیات مردی که ۱۰ نفر را به قتل رساند
ماجرای مردی که ۱۰ نفر را در رفسنجان به قتل رساند
قتل دلخراش همه را شوکه کرد.قتل مقوله ترسناک و عجیبی است.قتل آدمی را نابود و خانواده ایی را عزادار میکند.قتل جنبه های مختلفی دارد.قتل هر روز در عین ناباوری بیشتر می شود
جزئیاتی از ماجرای مردی که ۱۰ نفر را در رفسنجان به قتل رساند
همشهری: مرد افغان که سالها قبل در جریان یک درگیری در افغانستان دست به جنایت زده و زندانی بود، پس از ورود طالبان موفق به فرار از زندان شد و به ایران گریخت تا یکی از هولناکترین جنایات سال را در رفسنجان رقم بزند. او به گمان اینکه همشهریانش قصد دارند او را تحویل پلیس افغانستان بدهند جان ۶ افغان و ۴ ایرانی را با ضربات چاقو گرفت.
مرد افغان که از زندان افغانستان گریخته بود، در جنایتی هولناک در شهرستان رفسنجان ۶ افغانستانی و ۴ ایرانی را به قتل رساند.
ساعت ۱۹ روز یکشنبه پانزدهم مرداد ماه، در یک باغ پسته در نزدیکی چاه موتور کشاورزی احمدآباد شور در بخش بهرمان شهرستان رفسنجان درگیری خونینی رخ داد. مردی افغان که حالت عادی نداشت با دو نفر از کارگرانی که در چاهموتور کار میکردند و از هموطنانش بودند گلاویز شد و با ضربات چاقو آنها را به قتل رساند.
قاتل چاقو به دست پس از آن به سمت تعدادی ایرانی که در یک زمین کشاورزی سرگرم کار بودند هجوم برد و ضرباتی نیز به آنها زد.
در این میان چند تبعه افغان که در آن حوالی بودند و قاتل را میشناختند برای دستگیری او وارد درگیری شدند، اما مرد افغان دیوانهوار به آنها هم ضرباتی زد و بعد فرار کرد.
دقایقی بعد گزارش این حادثه خونین به اورژانس، پلیس و قاضی ویژه قتل اعلام شد و تیمهای جنایی و امدادگران اورژانس راهی محل حادثه شدند.
تعدادی از افرادی که هدف ضربات چاقو قرار گرفته بودند جانشان را از دست داده بودند، اما تعدادی دیگر هنوز زنده بودند که برای درمان به مراکز درمانی انتقال یافتند.
با حضور تیم پلیسی و قضایی مشخص شد که در جریان این حملات ۱۱ نفر هدف ضربات چاقو قرار گرفتهاند که در میان آنها ۴ ایرانی وجود داشت و مابقی اهل کشور افغانستان بودند.
فردی که با بیرحمی این ۱۱ نفر را هدف ضربات چاقو قرار داده بود مردی بود اهل کشور افغانستان که در همان تحقیقات اولیه هویت وی شناسایی شد، اما هنوز انگیزه او از قتلها مشخص نبود.
برادر او که در درگیری حضور داشت نخستین فردی بود که بازداشت شد، اما مدعی بود که در قتلها نقشی ندارد و سعی داشته مانع برادرش شود، اما موفق نشده است.
او گفت: برادرم مشکلات روحی و روانی داشت و مدتها بود که به مخدر شیشه معتاد شده و هرازگاهی دچار توهمات عجیبی میشد. او در افغانستان جزو دسته اراذل و مخلان امنیت بود و حتی اعضای خانوادهمان و من را نیز بارها به قتل تهدید کرده بود.
۲ ساعت بعد
نام قاتل خطرناک به سرعت در لیست افراد تحت تعقیب قرار گرفت و جستوجو برای دستگیری او آغاز شد. این در حالی بود که از بیمارستان خبر رسید شماری از مجروحان بر اثر خونریزی در بیمارستان جان باختهاند. به این ترتیب تعداد قربانیان این حادثه به ۱۰ نفر رسید؛ ۶ افغان و ۴ ایرانی و از میان مجروحان تنها یک نفر جان سالم به در برد که هماکنون در بیمارستان تحت درمان قرار دارد.
تحقیقات گستردهای که از سوی تیم جنایی برای دستگیری قاتل مخوف آغاز شده بود در کمتر از ۲ ساعت نتیجه داد و معلوم شد که این مرد به شهرستان انار گریخته است.
درحالیکه هوا تاریک شده بود متهم سوار بر موتور سیکلتی که چراغهای آن خاموش بود، خودش را به شهرستان انار رسانده و بهنظر میرسید قصد دارد به سمت مرز برود و از ایران فرار کند.
او وقتی به شهر رسید که دستههای عزاداری در خیابان بودند و علاوه بر این گشت پلیس هم در آن محدوده بود.
قاتل مخوف به محض دیدن جمعیت و گشت پلیس، با موتورش دور زد و قصد داشت از راه دیگری فرار کند، اما مأموران که تا آن لحظه اطلاعات کاملی از وی بهدست آورده بودند، او را شناختند و به تعقیبش پرداختند.
قاتل خطرناک اقدام به فرار کرد و درحالیکه چاقو بهدست داشت یک ضربه به شکم و یک ضربه به گردن خود زد و ناگهان روی زمین افتاد.
مأموران با دیدن این صحنه اورژانس را خبر کردند و دقایقی بعد مرد جنایتکار تحت الحفظ به بیمارستان منتقل و معلوم شد زخمهایش عمیق نیست و خطر جانی ندارد.
خصومت شخصی
وقتی تیم تحقیق بالای سر قاتل در بیمارستان حاضر شد، وی ادعا کرد که انگیزه او از این جنایت هولناک اختلافاتش با همشهریان و مسائل شخصی بوده است.
ایمان شهسواری، دادستان عمومی و انقلاب رفسنجان که از همان لحظات نخست حادثه در محل جنایت حاضر شده و دستورات ویژهای برای دستگیری قاتل صادر کرده بود میگوید: قاتل که هماکنون در بیمارستانی در شهرستان انار بستری است به قتل ۶ نفر از همشهریان خود و ۴ ایرانی اعتراف کرده است.
وی ادامه میدهد: متهم به گفته خانوادهاش گاهی دچار توهمات میشده و در ارتکاب این جنایت انگیزه شخصی داشته است.
هرچند هنوز بازجوییهای دقیق از متهم صورت نگرفته است، اما براساس تحقیقات اولیه مشخص شده که متهم چند سال قبل در کشور افغانستان دست به جنایت زده و به اتهام قتل در زندان بوده است. با روی کار آمدن طالبان، اما وی موفق به فرار از زندان شده و پس از آن بهصورت قاچاقی وارد ایران شده و به همراه خانوادهاش (خواهرها و برادرانش) در شهرستان رفسنجان ساکن شده و کارگری میکرد.
آنطور که تحقیقات نشان میدهد انگیزه قاتل افغان، اختلافش با همشهریان خود بوده که متأسفانه چند ایرانی هم بدون اینکه اختلافی با او داشته باشند با ضربات چاقوی او به قتل رسیدند.
قاتل تصور میکرده که همشهریانش (افرادی که به قتل رسیدهاند) قصد داشتند او را تحویل پلیس افغانستان بدهند و به همین دلیل احتمال میرود افاغنهای که توسط او کشته شدهاند از طایفه مقتولی بودهاند که در افغانستان بهدست وی کشته شده بود.
حالا و با دستگیری متهم باید صبر کرد تا وی از بیمارستان مرخص شود و بهصورت تکمیلی و دقیق بازجویی از او انجام شود.
از سوی دیگر بررسیها نشان میدهد تمام افرادی که جان خود را در این حادثه از دست دادهاند مرد و در بازه سنی جوان و میانسال و از افرادی بودند که در محل چاهموتور کشاورزی سرگرم کار بودهاند.
قتل هولناک همسر مقابل چشمان دو کودک
خراسان: مردی که در یک جنایت هولناک، همسر 38 ساله اش را مقابل چشمان وحشت زده دو فرزندش به قتل رسانده بود، درحالی با هماهنگی های قضایی و پلیسی بازداشت شد که صرف آخرین تخم مرغ نیمرو در سفره شام این زوج ناتمام ماند.
شب نهم مرداد بود که «مریم» سفره شام را درون پذیرایی منزل نقلی پهن کرد و از دختر و پسر کوچکش نیز خواست تا کنار پدرشان بر سر سفره بنشینند.
او تکه های نان بربری را هم با تخم مرغ های نیمروی درون ماهی تابه داخل سفره گذاشت اما اخم های پدر و رفتارهای مادر، دختر 13 ساله و پسر 9 ساله را آزار می داد. آن ها در سکوتی ترس آور و در حالی که زیر چشمی به چهره خشمگین پدر خیره شده بودند، لقمه های کوچک نیمرو را در دهان می گذاشتند اما به خاطر بغضی که گلویشان را می فشرد، به سختی می توانستند آن را ببلعند چرا که دلهره عجیبی بر روح و جسم کودکان مستولی شده بود. آن ها وحشت داشتند که باز هم شعله های مشاجره بین پدرو مادرشان زبانه کشد و درگیری هولناکی رخ دهد. در همین سکوت ترسناک بود که ناگهان آتش زیر خاکستر اختلافات زوج جوان دوباره شعله ور شد و مشاجره و ناسزا فضای منزل را فرا گرفت. مریم و جعفر مدت ها بود که با یکدیگر اختلاف داشتند و تا مرز طلاق هم پیش رفتند اما با میانجی گری اطرافیان وبه خاطر فرزندان شان زیر یک سقف به زندگی مشترک ادامه می دادند. با وجود این ، ناسازگاری ها و کشمکش ها گاهی به طرز وحشتناکی زندگی آن ها را به هم می ریخت و درگیری ها به کتک کاری می رسید. گزارش روزنامه خراسان حاکی است: این بار نیز طولی نکشید که خشم و غضب جعفر رنگ آتشین به خود گرفت و هرچه کنار دستش قرار می گرفت به سوی همسرش پرت می کرد.
فریادهای غضب آلود و درگیری های ترسناک هر لحظه زیادتر می شد به طوری که حتی لقمه نیمرو در دهان کودکان یخ زده بود!
در این هنگام صحنه دلهره آوری مقابل دیدگان وحشت زده دو کودک قرار گرفت. پدر کارد آشپزخانه را برداشت و بی محابا به سمت همسرش حمله ور شد. حالا دیگر بغض غزاله و سعید ترکیده بود و آن ها وحشت زده جیغ های دلخراشی می کشیدند که دل هر انسانی به لرزه می افتاد.
«غزاله» (دختر 13 ساله) برادر کوچکش را به آغوش گرفت اما از تیغه خون آلود کاردی هم می ترسید که مدام بالا و پایین می رفت و بر پیکر مادرش فرود می آمد. خون به همه نقاط منزل نقلی می پاشید، حتی دیوارها ، مبل، سفره، فرش، عروسک خرسی غزاله و دیگر لوازم خانه خون آلود شده بودند. هیچ کس صدای دلخراش و جیغ های زن جوان را هم نمی شنید. دقایقی بعد زن جوان کنار دیوار منزل روی زمین افتاد و در حالی که چشم به دیدگان اشک بار و صورت خیس فرزندانش دوخته بود، نفس های آخر عمرش را می کشید که جعفر لباس هایش را پوشید و از خانه بیرون رفت. هنوز دقایقی از فرار «جعفر» نمی گذشت که گریه های تکان دهنده کودکان، همسایگان و برخی از اهالی روستای کاظم آباد را متوجه ماجرا کرد و بدین ترتیب تلفن پلیس 110 به صدا درآمد.
بنابر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، با حضور ماموران کلانتری خلق آباد در خیابان شهید یزدان پناه، بررسی های مقدماتی آغاز و مشخص شد که زن 38 ساله بر اثر وارد آمدن ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است. لحظاتی بعد نیروهای انتظامی با حفظ صحنه جنایت، مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند و بدین ترتیب قاضی دکتر صادق صفری در حالی به همراه گروهی از کارآگاهان ورزیده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی عازم جاده کلات شد که دستورات تلفنی را برای ردیابی متهم به قتل فراری (جعفر) صادر کرده بود.
عقربه های ساعت حدود نیمه شب را نشان می داد که بررسی های میدانی مقام قضایی درباره این جنایت وحشتناک آغاز شد. ابتدا با اشاره مقام قضایی، دو کودک که هنوز وحشت زده به پیکر خون آلود مادرشان می نگریستند از اتاق خارج شدند و تحت حمایت مرکز مشاوره پلیس قرار گرفتند.
تحقیقات مقدماتی بیانگر آن بود که آثار حدود 22 ضربه کارد روی پیکر «مریم» وجود دارد و قریب به سه ساعت از مرگ وی می گذرد.
لوازم منزل به هم ریخته بود و ماهی تابه حاوی تخم مرغ نیمرو نیز درون سفره پهن شده در کف پذیرایی قرار داشت که از آخرین نیمروی خونین زوج جوان حکایت می کرد. آثار بریدگی در کف و پشت دست مقتوله نیز نشان می داد که او هنگام درگیری با همسرش تلاش کرده است تا با دست خالی از خود دفاع کند.
در حالی که قاضی صفری دستورات ویژه ای را برای رسیدگی روحی و روانی به کودکان مقتوله صادر می کرد، روند تحقیقاتی پرونده تا پاسی از شب ادامه یافت و مشخص شد که جعفر (مرد 41 ساله) با یک دستگاه خودروی پژو 206 به سمت شهرهای جنوبی خراسان رضوی در حرکت است به همین دلیل گروه زبده ای از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) به رصدهای اطلاعاتی پرداختند و گروه دیگری نیز به تحقیقات میدانی ادامه دادند.
ساعاتی بعد جلسه کارشناسی زیر نظر سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) آغاز و مشخص شد متهم فراری به سوی شهرستان قاین در حرکت است و باید اقدامات فنی و اطلاعاتی در این باره صورت گیرد. بنابراین مراتب به قاضی اکبرزاده (دادستان عمومی و انقلاب قاین) اعلام شد و این گونه با صدور دستورات ویژه ای از سوی دادستان قاین، نیروهای انتظامی عملیات «کمین گاه» را به مرحله اجرا گذاشتند.
از سوی دیگر متهم فراری زیر چتر اطلاعاتی کارآگاهان قرار داشت و لحظه به لحظه حلقه محاصره تنگ تر می شد اما ناگهان متهم به قتل تغییر مسیر داد و در حالی که یقین داشت تا دقایقی دیگر دستگیر خواهد شد به طرف کلانتری قاین رفت و خود را تسلیم قانون کرد. این متهم 41 ساله که دیگر همه ماجرا را لو رفته می دید به قتل همسرش در مشهد اقرار کرد و در حالی که حلقه های آهنین قانون دستانش را می فشرد مقابل میز عدالت نشست و مدعی شد به خاطر اختلافات خانوادگی همسرش را با ضربات متعدد کارد آشپزخانه کشته است.
او همچنین درباره انگیزه خود از ارتکاب این جنایت وحشتناک ادعا کرد: همسرم مدام با گوشی تلفن سرگرم بود و در فضاهای مجازی دوستانی پیدا کرده بود و با آن ها ارتباط داشت که من همواره به این ماجرا مشکوک بودم و او را سرزنش می کردم که در نهایت نیز همه این اختلافات از گذشته تا به حال موجب خشم ناگهانی ام شد و او را مقابل چشمان دو فرزندم به قتل رساندم. دستور انتقال متهم به مشهد، از سوی قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب صادر شده است و او به زودی پای میز محاکمه می نشیند.
عکس ها راز قتل فجیع در خواب
ایران: هفته قبل مرد جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی غرب استان تهران از ناپدید شدن خواهرش خبر داد.
او گفت: مدتی قبل خواهرم از شوهرش طلاق گرفت و تنها زندگی میکرد آنها دو دختر داشتند که بعد از جدایی با خانواده پدری زندگی میکردند اما تقریباً هر روز خواهرم آنها را میدید. ما هم تا چند روز قبل با خواهرم در ارتباط بودیم تا اینکه یکدفعه ناپدید شده و به تلفنهایش هم جواب نمیدهد؛ به خانهاش هم مراجعه کردیم اما آنجا هم نبود، نمیدانیم چه اتفاقی برایش افتاده است.
پس از این شکایت تحقیقات پلیسی آغاز شد و از آنجا که همسر سابق وی نیز به شهرستان محل زندگی پدرش رفته بود با این احتمال که وی از سرنوشت زن جوان با خبر باشد او را به اداره آگاهی احضارکردند. مرد 34 ساله وقتی مقابل کارآگاهان پلیس قرار گرفت ناگهان به قتل همسر سابقش اعتراف کرد و گفت: من همسرم را کشتم و جسدش را در بیابان دفن کردم.
وی درباره انگیزهاش از این جنایت گفت: ما اهل یکی از شهرهای آذربایجانشرقی بودیم، وقتی هنوز 18 سالم هم نشده بود به خواستگاری دختر همسایه رفتیم و با او ازدواج کردم. مدتی در شهر خودمان زندگی کردیم تا اینکه به خاطر بیکاری و مشکلات زندگی تصمیم گرفتیم به استان تهران بیاییم. در یکی از مناطق حاشیهای اطراف تهران ساکن شدیم و از آنجا که من شغل و درآمدی نداشتم پدرزنم برایمان خانهای اجاره کرد و خانوادههایمان هم بهعنوان خرجی به ما پول میدادند.
بعد از مدتی بهعنوان راننده مسافربر مشغول کار شدم و تصمیم گرفتم اعتیادم را ترک کنم که موفق هم شدم و دیگر سراغ اعتیاد نرفتم. تازه زندگیمان داشت سرو سامان میگرفت که متوجه تغییراتی در رفتار همسرم شدم؛ او مدام سرش در گوشی تلفن همراهش بود و به من بیتوجهی میکرد. کمکم به رفتارش مشکوک شدم و وقتی بیشتر پیگیری کردم متوجه شدم با پسر جوانی ارتباط پنهانی دارد. وقتی به این ماجرا پی بردم انگار دنیا روی سرم خراب شد. بعد از کلی دعوا و درگیری به اصرار همسرم از هم جدا شدیم و طلاقش دادم.
مرد جوان ادامه داد: بعد از طلاق اما به خاطر علاقه زیادی که به همسرم داشتم از او خواستم آشتی کنیم، اوایل موافق نبود اما کم کم راضی شد به خاطر بچهها با هم دوباره ازدواج کنیم. تا چند هفته، ارتباط خیلی خوبی با هم داشتیم تا اینکه یک روز با هم برای صحبت بیرون رفته بودیم، داخل خودرو گرم صحبت بودیم که همسرم گفت حالش خوب نیست و سرش را روی صندلی گذاشت تا کمی بخوابد.
در همین موقع حس مرموزی به سراغم آمد و بیاختیار گوشی تلفن همراهش را برداشتم تا ببینم داخلش چیست؛ وقتی وارد قسمت عکسها شدم با دیدن چند عکس و فیلم از همسرم چنان عصبانی شدم و حالم دگرگون شد که کنترل رفتارم را از دست دادم و با چاقویی که در خودرو داشتم او را به قتل رساندم بعد هم جسدش را در بیابان دفن کردم.
متهم که از قتل همسرش بشدت پشیمان بود، گفت: بعد از کشتن همسرم با خوردن 100 قرص خودکشی کردم اما نمیدانم چه اتفاقی افتاد که وقتی چشم باز کردم در بیمارستان بودم و از مرگ نجاتم داده بودند.
بعد از اعترافات متهم، به دستور بازپرس جنایی وی بازداشت شد و به همراه کارآگاهان جنایی به محل دفن جسد رفته و به این ترتیب جسد زن جوان پیدا شد و متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار مراجع قضایی قرار گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید