عکس بازیگران| اخبار سلبریتی ها| اخبار بازیگران| تصاویر سلبریتی های ایرانی|
وضعیت ناجور پریناز ایزدیار در پارک با یک دختر!| خوابیدن پریناز ایزدیار در پارک + عکس دیده نشده
عکس زیر را سمیرا حسن پور از پریناز ایزدیار در پارک منتشر کرده است.
عکس زیر را سمیرا حسن پور از پریناز ایزدیار در پارک منتشر کرده است. پریناز ایزدیار متولد 8 شهریور 1364 در بابل است. پریناز ایزدیار ازدواج نکرده است. پریناز ایزدیار در فلیم ابد و یک روز درخشید. پریناز ایزدیار لیسانس گرافیک دارد.
نام:پریناز
نام خانوادگی:ایزدیار
تاریخ تولد:1364/6/8
محل تولد:بابل
پیشه :بازیگر
مدرک تحصیلی :لیسانس گرافیک
----------------------------
پریناز ایزدیار متولد 8 شهریور 1364 در بابل بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون و دارای تحصیلات لیسانس گرافیک می باشد.
پریناز ایزدیار کیست؟
خانوادهٔ او موافق تحصیل او در رشتهٔ بازیگری نبودند به خاطر همین در دبیرستان مجبور شد که رشتهٔ تجربی را انتخاب کند ولی سپس در دوران پیش دانشگاهی به رشتهٔ هنر تغییر رشته داد. پدر ایشان یکی از مخالف های سر سخت رشتهٔ وی بود و مایل بود که او رشتهٔ وکالت بخواند ولی برعکس مادرش خیلی مایل بود که او رشتهٔ بازیگری را ادامه دهد.
پریناز ایزدیار در اولین تجربه های بازیگری
در سال 1385 برای بازی در فیلم سینمایی یک مرد، یک شهر تست بازیگری داد و قبول شد. وی با ایفای نقش در تله فیلم «ماه در سایه» (1388) به کارگردانی سعید ابراهیمی فر، قدم به عرصه ی تلویزیون گذاشت. ایزدیار در تله فیلمهای زیادی بازی کرد و با کارگردان هایی همچون فرزاد موتمن، مسعود آب پرور و علیرضا امینی کار کرد. پنج کیلومتر تا بهشت، اولین سریال او بود که در ماه رمضان پخش شد.
پریناز ایزدیار در بازی با مهدی سلوکی
وی در این سریال موفقیت زیادی کسب کرد. او همچنین در فیلم ورود آقایان ممنوع در چند سکانس بازی کرد ولی نسبت به بازی در سریال پنج کیلومتر تا بهشت موفقیت چشمگیری کسب نکرد.
پریناز یزدیار در ابد و یک روز
پریناز ایزدیار برنده سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر برای فیلم ابد و یک روز
پریناز برای بازی در فیلم ابد و ی روز موفق به دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
ابد و یک روز فیلمی به کارگردانی و نویسندگی سعید روستایی و تهیه کنندگی سعید ملکان محصول سال 1394 است. ابد و یک روز در طول نمایش مورد توجه عموم و منتقدین قرار گرفت و توانست 9 سیمرغ بلورین (6 سیمرغ در بخش اصلی، 2 سیمرغ -بهترین فیلم و بهترین کارگردانی-در بخش نگاه نو و سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران) سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر را به دست آورد.
خلاصه داستان: خانواده در تدارک مراسم عروسی سمیه هستند، اما اتفاقاتی روابط خواهران و برادران را سرد می کند که در نهایت باعث ماجراهایی می شود...
فیلم شناسی پریناز ایزدیار
فیلم های سینمایی پریناز ایزدیار
1398 مغز استخوان حمیدرضا قربانی
1398 سه کام حبس سامان سالور
1398 تفریق مانی حقیقی
1397لتیان علی تیموری
1397تفریق مانی حقیقی
1397متری شش و نیمسعید روستایی
1397سرخ پوست نیما جاویدی
1396خوک مانی حقیقی
1396مقیمان ناکجاشهاب حسینی
1395هت تریک رامتین لوافی
1395تابستان داغابراهیم ایرج زاده
1395ویلایی ها منیر قیدی
1394یک روز بخصوصهمایون اسعدیان
1394ابد و یک روزسعید روستایی
1393360 درجه سام قریبیان
1393این سیب هم برای تو سیروس الوند
1392خط ویژه مصطفی کیایی
1390ورود آقایان ممنوع رامبد جوان
1389اینجا بدون من بهرام توکلی
1386یک مرد، یک شهر حسن هدایت
مجموعه های تلویزیونی پریناز ایزدیار
شهرزاد فصل سوم(نمایش خانگی) (1397)
شهرزاد فصل دوم(نمایش خانگی) (1396)
شهرزاد (نمایش خانگی) (1394)
زمانه (1391)
مثل یک کابوس (1390)
پنج کیلومتر تا بهشت (1390)
روبیک (نمایش خانگی) (1390)
پریناز ایزدیار
پریناز ایزدیار بازیگر فیلم های تلویزیونی و سینمایی
تله فیلم های پریناز ایزدیار
گور به گور
همان روز
مرخصی
آبی ها و خاکستر
ماه در سایه
پسر ایران
فال قهوه
دسته بازنده ها
استخر
انتهای بزرگراه
داشتن و نداشتن
مروارید
تئاتر های پریناز ایزدیار
یه کلیک کوچولو (1393)
بینوایان (1397)
جوایز پریناز ایزدیار
سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم ابد و یک روز
برنده جایزه بهترین بازیگر زن سینما در شانزدهمین جشنواره حافظ برای فیلم ابد و یک روز
برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم تابستان داغ در شانزدهمین فستیوال بین المللی داکا
بهترین بازیگر نقش اول زن در هجدهمین جشنواره حافظ برای فیلم ویلایی ها
پریناز درمورد کودکی خود میگوید:
" در دوران کودکی به شدت شیطان بودم. اغلب اوقات خرابکاری می کردم و روی در و دیوار نقاشی می کشیدم و اصولا کوچه را برای بازی انتخاب می کردم تا به خانه آوردن من، امری مشکل برای خانواده محسوب شود. چون تمام مدت، در حال حرکت بودم و به همراه برادرم فوتبال بازی می کردم. به یاد دارم، در آن زمان، مادرم اجازه نمی داد که ظهرها بیرون بروم و با بچه ها بازی کنم و من را مجبور می کرد که بخوابم، اما متاسفانه هر چه سعی می کردم، خوابم نمی برد، به همین دلیل برای آن که، آن ساعات طی شود، آن قدر از زیر در با دوستانم صحبت می کردم، تا یکی از اعضای خانواده بیدار شود و به من مجوز بیرون رفتن را بدهد "