محمد کاسبی در سی سی یو بستری شد+ عکس و علت
این هنرمند پیشکسوت دیروز چهارشنبه، هفتم اردیبهشت ماه در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان قلب شهید رجایی تهران بستری شد.
محمد کاسبی دوباره در بیمارستان بستری شد. محمد کاسبی در بخش سی سی یو بیمارستان قلب شهید رجایی تهران بستری شد. محمد کاسبی، بازیگر "خوش رکاب" و هنرمند مطرح کشورمان که اواخر سال ۱۴۰۰ تحت عمل جراحی قرار گرفت. محمد کاسبی، طی دو هفته اخیر این هنرمند حال مساعدی نداشته است. محمد کاسبی بازیگر سینما و تلویزیون متولد 4 خرداد 1330 در تهران می باشد و 71 سال سن دارد.
محمد کاسبی، بازیگر "خوش رکاب" و هنرمند مطرح کشورمان که اواخر سال ۱۴۰۰ تحت عمل جراحی قرار گرفت، به دنبال نارسایی قلبی بار دیگر در بیمارستان بستری شد.
این هنرمند پیشکسوت دیروز چهارشنبه، هفتم اردیبهشت ماه در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان قلب شهید رجایی تهران بستری شد.
به گفته یلدا کاسبی، دختر این هنرمند ظاهرا با توجه به نارسایی قلبی محمد کاسبی، طی دو هفته اخیر این هنرمند حال مساعدی نداشته و پس از بررسیهای پزشک معالجش، دکتر نسیم نادری دوباره در بخش سیس سی یو بیمارستان بستری شد و تحت درمان چند روزه قرار گرفت.
طبق تشخیص پزشک معالج این هنرمند وضعیت قلب پس از جراحی باید چند روزی کنترل شود تا انشالله خطر رفع شود و مشکل جدی برای این هنرمند به وجود نیاید.
محمد کاسبی فیلمنامه نویس، کارگردان و بازیگر قدیمی عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون به دلیل عارضه حاد قلبی ۲۳ اسفند ماه ۱۴۰۰ در بیمارستان قلب شهید رجایی جراحی شد.
محمد کاسبی کیست؟
محمد کاسبی بازیگر سینما و تلویزیون متولد 4 خرداد 1330 در تهران می باشد و 71 سال سن دارد.
کاسبی فعالیت هنری خود را از سال 13 سالگی با حضور در صحنه تاتر آغاز نمود.
محمد کاسبی در کنکور سال 1350 شرکت کرد و در رشته پزشکی قبول شد اما به جهت علاقه به تحصیل تئاتر در دانشکده هنرهای زیبا، از پزشکی انصراف داد و در سال 1351 به سربازی رفت.
وی در اوایل سال 1358 با چندی از دوستان حوزه اندیشه و هنر اسلامی را پایهگذاری کرد که بعدها نام این محل به «حوزه هنری» تغییر نمود، کاسبی همچنین مرکز هنرهای نمایشی وزارت ارشاد را نیز بنیانگذاری نمود.
محمد کاسبی متاهل می باشد و ازدواج کرده است.
گفتگو با محمد کاسبی
–بیش از یک سال است که از محمد کاسبی در سینما و تلویزیون خبری نیست. دلیل این موضوع را چه میدانید؟
من در طول یک سال گذشته هیچ پیشنهادی در عرصه سینما و تلویزیون نداشتم به همین خاطر در این مدت فعال نبودم. البته من نباید دلیل این موضوع را بگویم، بلکه شما باید این سوال را از افرادی بپرسید که در این عرصه مسئولیت دارند و از آنها بخواهید که دلیل کم کار شدن من را توضیح دهند.
حالا شاید عدهای بگویند که در سینما باند و باندبازی است ولی به نظر من این حرفها ارزشی ندارد بلکه مهم این است که افرادی همانند من با این تجربیات و توان بالا برای انجام کار، هر روز از دست میروند و بعد از مدتی نیز از ذهنها فراموش میشوند.
البته من میخواهم از مسئولین این حوزه بپرسم، آقای مسئول، شمایی که در این حوزه مسئولیت و قدرت دارید آیا اصلا متوجه این موضوع هستی که چه افرادی به خاطر سومدیریتهای شما مورد ظلم قرار گرفتهاند؟ پس چگونه میخواهی در مقابل خدا پاسخگو باشید؟
*بعضی از دوستانم میگویند همین نقشهایی که تو رد میکنی، ما قبول میکنیم و پول آن را میگیریم و حال میکنیم!
درضمن من باید نقشهایی را قبول کنم که بعد از اینکه در آنها بازی کردم بتوانم در مقابل دیگران از آن نقش دفاع کنم. بنابراین باید صبر کنم تا زمانی که یک کار خوب به من پیشنهاد شود. البته بعضی از دوستانم میگویند: «محمدجان این چه کاری است که تو میکنی؟ همین نقشهایی که تو آنها را رد میکنی ما قبول میکنیم و پول آن را هم میگیریم و حال میکنیم! کسی هم در این مملکت نه با ما میگوید که چرا رفتی و این نقش را قبول کردی؟ و نه تو را تشویق میکنند که چرا نرفتی و نقش را رد کردی! پس نباید خودت را اذیت کنی.» ولی من درجواب آنها میگویم که من برای اینگونه زندگی گرفتن، هدفی دارم و معتقدم که لحظه به لحظه زندگی من تعریف دارد.
*ماجرای رد کردن پیشنهاد معاونت سینمایی وزارت ارشاد
-شما اگر در سینما مسئولیت داشتید، برای هنرمندان چه کار میکردید که اینگونه اتفاقات و ظلمها پیش نیاید؟
در یکی از دورههای اخیر، فردی به سراغ من آمد و گفت: «وزیر تو را برای معاونت سینمایی وزارت ارشاد انتخاب کرده است.» من در جواب او گفتم که به ایشان بگو: من نمیآیم، نه اینکه دوست نداشته باشم به شما کمک کنم بلکه احساس میکنم در اجرای این مسئولیت ناتوانم. البته نه اینکه من در سمتهای مدیریتی سابقهای نداشته باشم، همچنان که من از بنیانگذاران حوزه هنری و مرکز هنرهای نمایشی وزارت ارشاد بودم و سوابق فعالیتهای مدیریتی زیادی در عرصه سینما و تئاتر دارم ولی من احساس کردم نه من توان حضور در این مسئولیت را دارم و نه آن فردی که پیشنهاد وزارت ارشاد به او شده بود، در قد و قواره قبول این مسئولیت بود.
* سعی کردم هرکاری را که احساس میکنم توان انجام آن را ندارم، قبول نکنم
من سعی کردم هرکاری را که احساس میکنم توان انجام آن را ندارم، قبول نکنم. اما عدهای از افراد را میبینم که شاید یک صدم توان من را نداشته باشند و با پذیرفتن چنین مسئولیتهایی ضربه سنگینی به این حوزه میزنند و بعد از آن هم با خیال راحت از پشت یک میز مدیریت به پشت میز مدیریت بعدی میروند.
بنابراین زمانی که شما میپرسید اگر در سینما مسئولیت داشتید، برای هنرمندان چه کار میکردید، من در جواب میگویم که من اصلا مسئولیتی را قبول نمیکنم که خارج از توانم باشد و بعد از آن بخواهم برای آن پاسخگو باشم.
* بهترین بازی عمرم را در فیلم «مرگ دیگری» داشتم
-فارغ از تمام این بحثها اگر بخواهید یکی از نقشهایتان را به عنوان نقش محبوب خود انتخاب کنید، به سراغ کدامیک میروید؟
من تا به حال در حدود ۷۰ اثر حضور داشتم و فکر میکنم بهترین بازی عمرم را در فیلم «مرگ دیگری» داشتم که دومین بازی من در جلوی دوربین بود. البته حضورم در فیلم سینمایی «بایکوت» را با اینکه کوتاه بود ولی آن نقش دوست داشتم. علاوه بر آن فیلمهای «پدر»، «بحران» و «زنگها» را هم از جمله کارهایم بودم که دوست داشتم.
در کارهای تلویزیونی هم سریالهای «صاحبدلان» و «مریم مقدس» را خیلی دوست داشتم که بازی جانانهای در آنها داشتم. البته شاید سریالهایی مثل «خوش رکاب» در ذهن شما بیشتر باقی مانده باشد ولی من آثار متعددی در پرونده کاریم دارم که همه آنها را دوست دارم.
اولین تئاتر بعد از انقلاب توسط گروه ما اجرا شد/ به دلیل مشغله کاری نتوانستم بیشتر از این در عرصه تئاتر فعالیت کنم
-شما از جمله افرادی بودید که بازیگری را با تئاتر شروع کردید، پس چرا بعد از مدتی دیگر در این عرصه حضور چندانی نداشتید؟
من از سن ۱۳ سالگی کار تئاتر را آغاز کردم و در دوران قبل از انقلاب نیز تئاتر کار میکردم و بعد از پیروزی انقلاب اولین نفری بودم که مسئول بخش نمایش رادیو شدم. اما مسائلی پیش آمد که من را به عنوان یک بازیگر به حیطه مسئولیت پذیری کشاند. البته بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اولین تئاتری که به روی صحنه رفت، نمایشی بود به نام «نهضت حروفیه» که ما آن را چهل شب اجرا کردیم.
اما بعد از آن من وارد مسئولیتهای مختلفی از شوراهای ارشاد گرفته تا رادیو و مرکز هنرهای نمایشی شدم. در کنار آن نیز مدتی در حوزه هنری مسئول واحد تئاتر بودم و در کنار بازیگری، چندین نمایشنامه نوشتم که تعدادی از آنها در همان دوران منتشر شد. حتی چند جایزه در زمینه نمایشنامهنویسی گرفتهام ولی بازهم به دلیل مشغله کاری نتوانستم بیشتر از این در عرصه تئاتر فعالیت کنم.
* تصمیم گرفتم که اندیشههایم را برای خودم نگه دارم، کارگردانی را کنار بگذارم به سراغ بازیگری بروم!
-آیا از آن دوران و روزهای فعالیتتان در عرصه تئاتر خاطرهای دارید که بخواهید برای مخاطبین بگویید؟
سالها پیش زمانی که آقای حسین پاکدل رئیس تئاترشهر بود، من به عنوان مشاور ایشان فعالیت میکردم. در همان دوران من نمایشی را آماده کردم که به روی صحنه ببرم ولی رئیس مرکز هنرهای نمایشی در آن زمان فردی بود که اخیراً شنیدم که در انگلستان زندگی میکند و با محتوای این نمایش مشکل داشت و میخواست آن را جمع کند. من در آن زمان دیدم که این افراد ا اندیشههای من مشکل دارند. در نتیجه تصمیم گرفتم که اندیشههایم را برای خودم نگه دارم، کارگردانی را کنار بگذارم به سراغ بازیگری بروم!
فیلم های محمد کاسبی
رفقای خوب (۱۳۹۴)
آسمان هشتم (۱۳۸۹)
بدون اجازه (۱۳۸۹)
نطفه شوم (۱۳۸۷)
نفوذی (۱۳۸۷)
دیوار (۱۳۸۶)
نیما یوشیج (۱۳۸۵)
عروسک فرنگی (۱۳۸۴)
عزیزم من کوک نیستم (۱۳۸۰)
مریم مقدس (۱۳۷۹)
دنیای وارونه (۱۳۷۶)
کمین (۱۳۷۵)
برادههای خورشید (۱۳۷۴)
پدر (۱۳۷۴)
دایره سرخ (۱۳۷۴)
ماه و خورشید (۱۳۷۴)
حمله به اچ۳ (۱۳۷۳)
پناهنده (۱۳۷۲)
همسفر (۱۳۷۲)
بدوک (۱۳۷۰)
بحران (۱۳۶۶)
بایکوت (۱۳۶۴)
زنگها (۱۳۶۴)
استعاذه (۱۳۶۲)
دو چشم بیسو (۱۳۶۲)
توبه نصوح (۱۳۶۱)
مرگ دیگری (۱۳۶۱)
سریالهای محمد کاسبی
تا صبح به کارگردانی مجید جوانمرد و محمد علی آهنگر ۱۳۸۵
خوشرکاب به کارگردانی علی شاه حاتمی
خوش غیرت به کارگردانی علی شاه حاتمی
یاور به کارگردانی علی شاه حاتمی
صاحبدلان به کارگردانی محمدحسین لطیفی
لطفاً دور نزنیم (۱۳۸۸)
رعنا به کارگردانی سید داود میرباقری ۱۳۶۷–۱۳۶۹
سه در چهار به کارگردانی مجید صالحی
زن بابا به کارگردانی سعید آقاخانی نوروز ۱۳۸۹
خوشنشینها به کارگردانی سعید آقاخانی ۱۳۸۹
سه دونگ، سه دونگ به کارگردانی شاهد احمدلو ۱۳۹۰
فراموشی به کارگردانی مهدی سلطانی نوروز ۱۳۹۱
خوب بد زشت (۱۳۹۳)
حانیه کاری از «سیدجلال دهقانی اشکذری»
سر دلبران به کارگردانی محمدحسین لطیفی (1396)